به گزارش کورد پاریز، عبور از رود دجله از اقلیم کردستان عراق به سمت شمالشرقی سوریه، ورود به جهانی کاملاً متفاوت است. در طول قرون، این رود همواره مرز امپراتوریهای رقیب و منبع حیاتی برای زندگی میلیونها انسان بوده است. امروز نیز، عبور از پلی شناور و لرزان بر روی این رود، تنها پیشدرآمدی است بر وضعیت نابسامانی که در ادامه دیده میشود؛ خروج از منطقهای نسبتاً توسعهیافته و دارای زیرساخت در اقلیم کردستان و ورود به بخشی از سوریه که منزوی، آسیبپذیر و در فقر مطلق اقتصادی به سر میبرد.
جادهای که از رود به سمت شهر میرود، بهسختی قابل عبور است؛ مملو از چالههای عمیق. منطقهای که کردها آن را «روژاوا» مینامند، از هر طرف با دشمنان و رقبای بالقوه احاطه شده است. مرز با ترکیه یا دیوارکشی شده یا با سیمخاردار مسدود است.
در تمامی دیدارهایی که نگارنده در این سفر داشت، گفتوگوها به موضوع خشونتهای فرقهای اخیر در سواحل سوریه و ترس از تکرار آن در شمالشرق کشیده میشد. این نگرانی، اگرچه گاه پنهان بیان میشد، اما در همه محافل نمایندگان جوامع عرب، مسیحی، ارمنی، علوی، ایزدی و کرد بهوضوح قابل مشاهده بود. هیچکس اعتمادی به وعدههای دولت مرکزی در دمشق نداشت.
اقتصاد این منطقه عملاً نابود شده است. هرچند گزارشهایی از شبکههای قاچاق به گوش میرسید، اما بیشتر مغازهها تعطیل بودند. تأمین برق با ژنراتورهای ابتدایی انجام میشد و فقط عدهای معدود امکان استفاده از انرژی خورشیدی را داشتند. شبها خیابانها تاریکاند و کمبود آب آشامیدنی نیز بیداد میکند. این منطقه که زمانی «سبد نان» سوریه بود، امروز زمینهایش بلااستفاده و بایر ماندهاند.
تحریمهای فلجکننده
دلایل زیادی برای این وضعیت فاجعهبار ذکر میشود: جنگ داخلی، حملات ترکیه، و نبرد با گروه داعش. با این حال، نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) نیز مبرا از انتقاد نیستند. سازمانهای حقوق بشری بارها نسبت به بازداشت فعالان سیاسی و استفاده از کودکان سرباز در گروههای وابسته به SDF هشدار دادهاند؛ برخی از این کودکان تنها ۱۲ سال دارند.
شهرهای قامشلو و حسکه در خط مقدم نبرد با داعش قرار دارند؛ گروهی که هنوز هم تهدیدی جدی به شمار میآید. فقط در سال گذشته بیش از ۳۰۰ حمله را در این منطقه به خود نسبت داده که دو برابر سال پیش از آن است.
تحریمهای آمریکا و اروپا نیز به شکل مستقیم اقتصاد سوریه را زمینگیر کردهاند. تا زمانی که این تحریمها کاهش نیابد، هیچ سرمایهگذاری حاضر به ورود به این منطقه نخواهد شد. در مناطق نفتخیز، ساکنان ناچار به استفاده از روشهای ابتدایی استخراج نفت هستند؛ بوی نفت خام همهجا را فراگرفته است. اثرات زیستمحیطی و بهداشتی این وضعیت را تنها میتوان تصور کرد.
در سطح انسانی نیز کمکهای بینالمللی تقریباً قطع شدهاند، چرا که بیشتر سازمانهای امدادی تمرکز خود را به دمشق منتقل کردهاند. این در حالی است که نیمی از جمعیت سوریه همچنان با ناامنی غذایی مواجهاند. اردوگاههای آوارگان و بیخانمانها در سراسر شمال سوریه گستردهاند؛ بسیاری از آنها در پی سقوط دولت بشار اسد و حملات ترکیه مجبور به فرار شدهاند.
حضور بازیگران خارجی و امیدی شکننده
در سفر به منطقه، نگارنده از نزدیکی پایگاه نظامی روسیه در فرودگاه قامشلو عبور کرد و کمی بعد از کنار پایگاه آمریکا گذشت. هنوز گشتهای نظامی روسیه در بزرگراهها دیده میشوند. جایی در دنیا هست که نیروهای روسی و آمریکایی چنین نزدیک به هم مستقر باشند؟
آمریکا اعلام کرده که شمار پایگاههای خود در سوریه را از هشت به پنج کاهش میدهد. با این حال، بسیاری حضور آمریکا را برای مقابله با داعش حیاتی میدانند. حدود ۱۰ هزار نیروی داعش هنوز در شمالشرق سوریه بازداشتاند. حضور آمریکا نه تنها بازدارندهای برای داعش است، بلکه از درگیری میان نیروهای تحت حمایت ترکیه و نیروهای کردی نیز جلوگیری میکند. با این حال، دیر یا زود، مردم سوریه خواستار خروج تمامی نیروهای خارجی خواهند شد.
اما نشانههایی از امید نیز دیده میشود. در زمان سفر نگارنده، آتشبس با ترکیه بیش از سه هفته بود که برقرار مانده بود و حملات پهپادی متوقف شده بود. رود فرات اکنون عملاً به مرز میان مناطق تحت کنترل SDF و نیروهای تحت حمایت ترکیه بدل شده است.
توافق امضا شده میان دمشق و SDF در ماه مارس، نشانهای امیدوارکننده تلقی میشود. شورای میهنی کرد و سایر احزاب در تلاشاند تا بر پایه این توافق، گامی در جهت حل اختلافات بردارند، هرچند شکافها همچنان عمیق است.
مظلوم عبدی، فرمانده SDF و شریک کلیدی آمریکا در مبارزه با داعش، در گفتوگویی با نگارنده، از روند مذاکرات با دمشق ابراز رضایت کرد. در حالی که بالگردهای آمریکایی در حال انجام رزمایش در اطراف محل دیدار بودند، عبدی همچنین نسبت به روابط با ترکیه محتاطانه خوشبین بود؛ کشوری که SDF را گروهی تروریستی و وابسته به پکک میداند. هرچند او تهدید ترکیه را “چالشی وجودی” توصیف کرد، اما بر عزم خود برای پیشبرد گفتوگوها با دمشق و آنکارا تأکید داشت.
شاید خوشبینی او چندان بیپایه نباشد. عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پکک، در فوریه امسال خواستار خلع سلاح این گروه شد؛ درخواستی تاریخی که میتواند به پایان درگیریهایی منجر شود که طی ۴۰ سال، جان بیش از ۴۰ هزار نفر را در ترکیه گرفته است. این تحول میتواند پیامدهایی جدی برای کردهای سوریه و عراق نیز داشته باشد و اطمینانی نسبی به رهبران ترکیه بدهد.
پایان درگیریها در شمال سوریه میتواند گامی اساسی برای ثبات بلندمدت در این کشور باشد؛ موضوعی که باید برای تمامی بازیگران منطقهای و بینالمللی، از خاورمیانه تا اروپا، اهمیت داشته باشد.
آنچه اکنون بیش از هر چیز نیاز است، کاهش تحریمهاست؛ تا افقی ملموس از ثبات سیاسی و اقتصادی برای مردم سوریه نمایان شود. در خوشبینانهترین سناریو، این اقدام میتواند ضربهای جدی به گروههایی چون داعش وارد کند و به میلیونها سوری امید بازگشت به سرزمین خود را بدهد.
راه بازسازی، طولانی و پر از دستانداز است، اما بیشک، پیمودن آن ارزشمند است.
نویسنده: کریس دویل
منبع: میدل ایست آی