کورد پاریز: این نیروها که عملاً شاخهای از پ.ک.ک در خاک سوریه محسوب میشوند، طی یک دهه گذشته نقش محوری در پروژه ژئوپلیتیکی آمریکا در سوریه ایفا کردند. آنها با شعار مبارزه با داعش، تبدیل به پیادهنظام ایالات متحده در شمال سوریه شدند؛ در حالی که واشنگتن هرگز به تعهدات سیاسی بلندمدت نسبت به آنان پایبند نماند. امروز که حضور داعش بهشکلی نسبی کاهش یافته و اولویتهای استراتژیک آمریکا در منطقه تغییر کرده، این نیروها بهراحتی به حاشیه رانده شدهاند.
اصرار آمریکا بر انحلال نهادی نیروهای وابسته به پ.ک.ک و ادغام انفرادی آنها در ارتش مرکزی دمشق، بیش از آنکه به معنای ادغام محترمانه باشد، نشانگر فشار آشکار برای خلع سلاح یک نیروی مسلح سازمانیافته است. ایالات متحده که سالها از ظرفیت میدانی این نیروها بهرهبرداری کرده، اکنون بدون ارائه هیچ تضمینی، آنان را در برابر دولت دمشق، ترکیه و بازیگران منطقهای رها کرده است.
نکته خطرناکتر، تبعات امنیتی این اقدام است. انحلال یک نیروی مسلح منظم که سالها در خط مقدم مبارزه با تروریسم بوده، میتواند توازن شکننده قدرت را به نفع گروههای افراطی تغییر دهد. آیا آمریکا عمداً مسیر بازگشت داعش و القاعده را هموار میکند تا دوباره توجیهی برای مداخله نظامی در منطقه داشته باشد؟
رفتار امروز آمریکا با نیروهای وابسته به پ.ک.ک، بهشدت یادآور سیاستهای فاجعهبار پل برمر در عراق ۲۰۰۳ است. برمر، تلاش کرد پیشمرگههای کرد را از ساختار رسمی ارتش عراق حذف کند؛ اما مقاومت کردهای اقلیم، مانع این اقدام شد. حال، تجربه مشابهی در سوریه در حال تکرار است. نیروهایی که متحد واشنگتن در نبرد با داعش بودند، امروز از سوی همان متحد سابق، بهسوی انحلال سوق داده میشوند.
همچنین نباید فراموش کرد که ایالات متحده در بسیاری از موارد، حمایت خود را بهطور علنی از گروههای اسلامگرای افراطی در ساختار نظامی سوریه ابراز کرده است؛ گروههایی که نه تنها پیوندی با ارزشهای دموکراتیک ندارند، بلکه در تضاد کامل با آن هستند. این دوگانگی رفتاری، نشانگر آن است که آمریکا بیشتر به دنبال تحقق منافع تاکتیکی زودگذر است تا تأمین امنیت و ثبات پایدار در منطقه.
کردهای سوریه، و بهطور خاص نیروهای وابسته به پ.ک.ک، بار دیگر قربانی سیاستهای متزلزل و بیثبات آمریکا شدهاند. واشنگتن که همواره از این نیروها بهعنوان ابزار فشار و موازنه در برابر دولت سوریه، ایران و ترکیه استفاده کرده، حال که دیگر نیازی به آنان نمیبیند، در حال قربانی کردنشان است.
اگر این نیروها نیز مانند دیگر گروههای کردی، عبرت نگیرند و همچنان به اتکای توخالی به غرب دل ببندند، بیتردید در آیندهای نزدیک شاهد سرنوشتی مشابه خواهیم بود؛ انزوا، سرکوب و حذف از معادلات. ایالات متحده بار دیگر نشان داده که در بازی بزرگ ژئوپلیتیک، هیچگاه به طور واقعی در کنار متحدان محلی خود نمیایستد؛ بهویژه اگر این متحدان، ابزاری موقت در یک استراتژی ناپایدار باشند.