آیندهی کوبانی در میان مثلث داعش، پکک و پدک
حزب کارگران کوردستان (پکک) در اواخر دههی هفتاد میلادی (۱۹۷۸) توسط عبدالله اوجالان تأسیس شد. اوجالان و پکک که بر مبنای خط مشی مارکسیست – لنینیستی جماهیر شوروی سابق و حزب بلشویکها شکل گرفته بود؛ لذا به شدت با مقولهی فئودالیسم در کوردستان مبارزه کرد. برای این کار ابتدا صدای دیگر احزاب و گروههای کوردی در مناطق کوردنشین ترکیه را ساکت کرد. آنچه در تاریخ پکک به آن اشاره میشود، برای سرکوب این احزاب، گروهها و کدخداها در روستاها، بعضاً دست به اسلحه هم شده است.
پکک در سال ۱۹۸۳ چند تن از اعضای سرکردگی را برای کشف جغرافیایی و یافتن مکان مناسب جهت ساخت مقرّ و شروع جنگ مسلحانه علیه ترکیه، به شمال عراق فرستاد. در آن زمان سه تن از آنها از جمله ابراهیم بیلگین کشته شد که بلافاصله پکک حزب دمکرات کوردستان عراق و شخص مسعود بارزانی را مسؤل آن معرفی کرد. از آنجا که مسعود بارزانی هم از خانوادهیی به قول پکک فئودال متولد و بزرگ شده بود، لذا با معیارهای ضد فئودالی پکک نمیگنجید. حال کشته شدن این سه سرکردهی پکک در مناطق تحت کنترل حزب دمکرات، بهانهیی دیگر برای تشدید اختلافات و آمادهسازی زمینههای تبلغاتی علیه مسعود و حزبش بود.
هرچند با پایان یافتن سیستم بلشویکها در سال ۱۹۸۹ و زمامداری یلتسین، شکستی هم برای اوجالان و حزبش محسوب میشد؛ اما وی بلافاصله شروع به انتقادهای شدید از سیستم بلشویکی و مارکسیستی کرد و شخصیتهای بنام این جریان را با انتقادهای خویش زیر سؤال برد. از سوی دیگر گرایشی ملایم به سوی سرمایهداری پیدا کرد. البته ناگفته نماند که وی همچنان سیستم سرمایهداری را نیز انتقاد میکرد و نبود اخلاق در کنار علم و صنعت را از بزرگترین مشکلات این سیستم بیان میکرد.
دههی نود میلادی شروعی دیگر بود برای خودنمایی اختلافات اوجالان با بارزانیها. این خصومتها در طی چندین سال جنگ متوالی، نهایتاً در سال ۱۹۹۷ میلادی متوقف شد، اما صلحی هم در کار نبود. بعد از دستگیری اوجالان در ۱۵ فوریه ۱۹۹۹، حزب دمکرات نفس راحتی کشید و تا حدودی زمان را برای تلافی مناسب دید. از اینرو طی سالیانی که اوجالان در زندان بوده و اختلافات زیادی میان اعضا و سرکردگان پکک روی داده که اغلب منجر به جدا شدن شمار زیادی از آنها شده است، پدک (حزب دمکرات) همواره با آغوشی باز از فراریهای پکک استقبال کرده و به آنها کمک کرده تا راحتتر و زودتر از پکک جدا شوند.
این موضوع در دو سال پیش و با شروع دوبارهی بحثهایی مبنی بر کنگرهی ملی، از سر گرفته شد و رنگ و رویی واضحتر به خود گرفت. پکک که مدعی است برای اولین بار اوجالان در بارهی کنگرهی ملی کردها سخن رانده، با پیشنهاد رهبر دربند خود، نشستهایی در این زمینه در اروپا و ترکیه برگزار کرد که قرار بود نقطهی پایانی و محل نتیجهگیری این اقدام، در شهر اربیل صورت بگیرد که به دلایل متعدد، مسعود بارزانی اجازهی همچنین کاری را نداد. به عقیدهی بارزانی پکک میخواست با زیرشاخههای خود که هرکدام با نامی متفاوت و با رویکردی مشابه در این کنگره شرکت و کنترل آنرا در دست بگیرد. با این کار هم در میان کردها مشروعیت پیدا میکرد و هم اقدامات گذشتهی خود در شمال عراق را توجیه میکرد. بسیاری از احزابی که قرار بود در این کنگره شرکت کنند، معتقد بودند که پکک تنها باید بعنوان یک حزب و به همان اندازه عضو در کنگره داشته باشد و دیگر لزومی ندارد پژاک، پید، پچدک و … که همگی پکک هستند در این کنگره شرکت کنند.
اختلافات و خصومتها رنگ و بویی زندهتر به خود گرفت تا اینکه مسعود بارزانی دستور داد دروازهی مرزی سملکا را ببندند و اجازه ندهند اعضای پکک که از آن مسیر به شمال سوریه رفت و آمد میکردند، از آنجا عبور کنند. البته این اقدام پدک هم جوابی بود به عملکرد خودسرانهی پکک در شمال سوریه، چراکه تمامی احزاب و گروههای سیاسی در مناطق کوردنشین سوریه از اینکه پکک برای زیرشاخهی خود در سوریه (پید)، شاخهی نظامی تشکیل داده و اسم آنرا (یپگ) گذاشته و در مقابل به هیچ حزب و گروه دیگری اجازهی فعالیتهای نظامی و سیاسی و حتی تبلیغاتی را نمیدهد، به شدت نگران و ناراضی بودند.
با حمله داعش به موصل و شنگال، پکک باردیگر از فرصت استفاده کرد و خود را به کوهستان شنگال رساند. از همان روزهای نخست، از تشکیل کانتول شنگال همچون سه کانتونی که پکک در شمال سوریه ایجاد کرده بود؛ بحث میشد. اما زیاد جدی گرفته نشد و تنها در حد حرف بود. با گذشت چند ماه، در مورخ ۲۴ دی ماه ۱۳۹۳، پکک با انتشار خبری در رسانهی رسمی خود، کانتون شنگال را اعلام و از تشکیل چند کمیته خبر داد.
این اقدام پکک واکنشهای تند، سریع و صریح حزب دمکرات کوردستان عراق را بدنبال داشت تا جائیکه بلافاصله اطلاعیهیی منتشر کرده و این اقدام پکک را زیادهروی و بیاحترامی به قانون و حقوق قلمداد کرد. پارلمان حکومت اقلیم هم این اقدام را محکوم کرده اما در مقابل سوزدار آوستا از سرکردگان پکک بیان کرده که از اقدام خود کاملاً خشنود و راضی هستند. وی خود شخصاً در این نشست حضور داشته است. در کنار این واکنشها، نیلوفر کوچ از رؤسای مشترک کنگرهی ملی کوردستان هم گفته که خود ایزدیها از آنها خواستهاند که آنها را متحد کنند و آنها هم وظیفهی خود دانستهاند و هیچ بحثی از تأسیس کانتون هم به میان نیامده است.
گفتنی است اکثر واکنشها حول اصطلاح کانتون شنگال صورت گرفته و لذا کوچ هم گفته که در این نشست هیچ بحثی از کانتون نشده است.
در ادامهی واکنشها به این موضوع که در هفتهی اخیر مهمترین بحث رسانهیی بود، حکومت اقلیم کوردستان هم با نام حزبی خود و هم به عنوان رئیس اقلیم کوردستان، به شدت این اقدام پکک را محکوم و آنرا بیاحترامی به قانون و حقوق مردم شنگال و همچنین خودسرانه عمل کردن و تجاوز به حریم خصوصی اقلیم کوردستان خوانده و خواستار عقبنشینی سریع پکک از این اقدام شده است.
اتحاد میهنی کوردستان هم در واکنش اولیهی خود اعلام کرد که ما در هیچ جبههیی نیستیم چراکه این موضوع یک مشکل حزبی پکک و حزب دمکرات کوردستان است. اما با گذشت کمتر از یک روز، اتحاد میهنی کوردستان با انتشار بیانیهیی خواستار نشست اضطراری ۵ حزب اصلی حکومت اقلیم و تصمیمگیری جدی و سریع در این باره شد. جنبش تغییر هم اقدام پکک را غلط خوانده و آنرا محکوم کرده است.
پکک هم با انتشار بیانیهیی رسمی، این اقدام را تنها در جهت اتحاد ایزدیها بیان کرده و گفته هیچ بحثی در مورد تشکیل کانتون شنگال در این نشست به میان نیامده است.
حال نکتهی قابل تأمل که به احتمال زیاد پکک را در بنبست تکراری سالهای قبل در شمال عراق قرار خواهد داد، موضوع رویگرداندن جنبش تغییر و اتحاد میهنی کوردستان است. این دو حزب اصلی در اقلیم کوردستان، در جریان انتخابات پارلمانی اقلیم کوردستان به منظور تحت فشار قرار دادن حزب دمکرات، از کارد پکک استفاده کرده و به عنوان اهرم فشاری علیه بارزانی بکار گرفتند. همین امر سبب شد پکک پا را فراتر گذاشته و به درون خاک اقلیم نفوذ کند، چون در بیشتر این اقدامات، اتحاد میهنی و جنبش تغییر از وی حمایت میکردند و لذا حزب دمکرات تنها و منزوی شده بود. اما اکنون آنها هم به جبههی قدیمی خویش برگشته و پکک را تنها گذاشتهاند.
برای درک بهتر این موضوع میتوان به تشکیل کانتونها در شمال سوریه و حمایت این دوحزب اشاره کرد که البته بطور مستقیم و غیر مستقیم، با مخالفت مسعود بارزانی و حزب دمکرات مواجه بود.
حال این سؤال پیش میآید که آیا این اتفاقات سبب پایان دادن به خصومتهای تاریخی و ریشهیی میان پدک و پکک خواهد شد یا اینکه پکک مجبور به ترک این میدان و اعتراف به شکسیت خواهد شد؟